معنی wa tiba - جستجوی لغت در جدول جو
wa tiba
درمانی، از درمان
ادامه...
دَرمانی، اَز دَرمان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wa tisa
در مرتبه نهم، نهم
ادامه...
دَر مَرتَبِه نُهُم، نُهُم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa baba
پدری، پدر
ادامه...
پِدَری، پِدَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa aibu
رذیل، از شرم
ادامه...
رَذیل، اَز شَرم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ya tisa
نهم
ادامه...
نُهُم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa sifa
تعریفی، از ستایش
ادامه...
تَعریفی، اَز سِتایِش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa kina
جامع، عمیق
ادامه...
جامِع، عَمیق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
katiba
قانون اساسی
ادامه...
قانونِ اَساسی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mtaalamu wa tiba ya kisaikolojia
روان درمانگر، یک روان درمانگر
ادامه...
رَوان دَرمانگَر، یِک رَوان دَرمانگَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی